من نویس

ساخت وبلاگ
سلام.برای اینکه حس دیشبم رو بنویسم باید برگردم به 6 فروردین 1401روزی که برای دومین بار دیدمش. برای اولین بار نگاهش کردم. نشسته بودیم و حرف میزدیم. حرف های قشنگی میزد. توجهمو جلب کرد. مشخص بود جذب شده بهم.  اما شادان come on چرا باید از ما خوشش بیاد؟؟؟؟ 9 فروردین رفتیم سفر. همه ی سفر رو دوست دارم تیکه تیکه ذخیره کنم.وقتی نشستم تو ماشینش تعجب کرد که چرا ساکتم. ترسیده بود. تا توقف اول. چاییمو که خوردم، روشن که شدم، خیالش راحت شد. رفتیم و رفتیم. حرف زدیم. سر به سر گذاشتیم. رسیدیم. روز اول: بیا شادان برات چایی ریختم.+ افرین پررنگه- برای تو همیشه پررنگ میریزمروز دوم:+ساعتمو میشه بزاری تو کیفم؟- تو کیف خودم میزارم روز سوم:- بیا ایمجا بشین کنارم کنار کرسی( سیگار های قایکمی)- شادان بو سیگار میدی+ ( حتما رو گردنم باید بگی؟ دور تر نمیشد؟)+ عه؟ الان میرم دوش میگیرم- بیا بو کن ببین من چی؟+من بویایی ندارم- حالا تلاشتو بکن(کنار آتیش)-شادان لاک زدی؟+ نه بابا بود این از اول عید- خیلی قشنگه(تو ماشین)- شادان میخوای آهنگ بزاری؟( تو خونه)شاعر: ایمان من در حلقه ی هندسه ی اندام توست+ وای من عاشق این آهنگم. اصلا چارتار میشنوم 10 سال جوون میشم- عه؟ خب بیا این گوشی من دست تو هرچی میخوای بزار(درس بافت مو)-من بلدم ببافم+ باور نمیکنم- بیا بشین ببافم+میامااا- من از خدامه- عکس بگیر خاطره میشه(تو ماشین)- شادام این عطرت خیلی خوش بوعه . میزنی من دیوونه میشم+ در عطره گم شد تو ماشینت. دوست دخترت دعوات نکنه- من دوست دختر ندارم ولی میشه عکس عطره رو بفرستی؟(برگشتن)+ بیا این عطره-عه مرسی. خوبی؟...(اینستاگرام)- ارسال پست از بچه توی مهمونی+روزت چطور بود؟...-میای بریم یه جا یه چیزی بخوریم؟+ بر من نویس...
ما را در سایت من نویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ishansnevise بازدید : 120 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:00